زنگ های ادبیات علی الخصوص زنگ های انشا، برای من که لبریز از شور و شوق بودم، ساعت های خاصی محسوب می شد.

شور و شوقی که در وجودم موج می زد حسی خواستنی بود.
انگار کن که کلمات باران های بی امانی بودند که بر من فرو می ریختند.


دوازده ساله که بودم، رادیو که وارد زندگی ام شد، همه چیز را تحت الشعاع قرار داد.
رادیو بود که مرا ترغیب کرد به شعر خواندن، در ان زمان کتاب هدیه ی محبوبم شد، و خواندنش برایم بهترین کار دنیا.


 من فکر می کنم علت جذابیت زنگ های ادبیات برای من هم زمانی ان زنگ ها بود با جدی شدن ادبیات در زندگی ام  و به تبع آن، پی گیری شعرا و شعرهای شان از رادیو.
ناگفته نماند که معلم های ادبیات دوره ی راهنمایی ام، فراتر از کتاب درسی، جذابیت های ادبیات را پیش چشم ما پررنگ  کردند.


داستان های شاهنامه را معلم ادبیات اول راهنمایی ام، برای مان تعریف می کرد.
یا صدای استاد شهریار را در مواقعی که تکالیف نوشتنی را داخل کلاس انجام می دادیم، برای مان پخش میکرد.
معلم ادبیات سوم راهنمایی ام، نکته سنج بود، ارتباط خوب و دوستانه اش با ما، ملاحظاتی که می کرد، رابطه ی دوستانه اش با ما، وقتی اسم کوچک همه مان را می دانست، یا اینکه پایش را فراتر از درسها  می گذاشت، وقتی که او ما را با شعرا و نویسنده های مختلف اشنا می کرد و از هر یک، هر چند اندک برای مان حرف می زد، باعث می شد، ما با لذت طعم شیرین ادبیات را بچشیم.


نوع چشاندن این لذت خیلی مهم است.
هر چند که من کتاب های درسی را علی الخصوص در، درس ادبیات، فاقد کارایی چشاندن این لذت وصف نا پذیر می دانم.


راستش را بخواهید این روزها که علی الخصوص نوجوانان  و جوانان ان چنان که باید طعم شیرین ادبیات را مزمزه نمی کنند و مدام از قرار دادن خود در معرض این قند شیرین می گریزند، تنها راهی که شاید دریچه ی امیدی برای بازگشت انان باشد، کتاب های درسی ست.
اما وقتی می بینم انتخاب هایی که در کتاب های درسی صورت گرفته، ان طور که باید، در علاقه مند کردن نسل جدید هوشمندانه نیست، و علاقه ی انان را نه تنها برنمی انگیزد، بلکه انان را دل زده هم می کند‌، غمگین می شوم.


 ناگفته نماند که من خلاقیت معلم هایی که در این حیطه فعالیت می کنند را هم بسیار اثرگذار می دانم.
کارهای خلاقانه ای که بارها به ان فکر کرده ام، درست مثل همان کارهایی که معلم ادبیات اول راهنمایی ام انجام می داد، مثل پخش شعرهای استاد شهریار که با صدای خودش خوانده شده بود.
یا همان مطالبی که فراتر از کتاب، به درس هایش می افزود.


ادم های مختلفی را دیده ام که یک واکنش خلاقانه، ان ها را به شاعر یا نویسنده ای علاقه مند کرده، و انها حتی بعد از اتمام ان کلاس یا درس همچنان علاقه عمیقی که به اشعار ان نویسنده یا شاعر داشتند را دنبال کرده اند و شبیه به گنجینه ای با ارزش، حافظه شان را از ان نوشته ها و سروده ها انباشته اند.


خواستم بگویم آشتی با ادبیات را جدی که بگیریم، مشکلات عدیده ای را حل خواهد شد.

ادبیات ,معلم ,کتاب ,علاقه ,راهنمایی ,انان ,معلم ادبیات ,شیرین ادبیات ,استاد شهریار منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

نارنجستان : واقع در جلفا، منطقه آزاد ارس دنیای از خوشمزه ها نمونه سوالات جدید آیین نامه راهنمایی و رانندگی 97 را ،رایگان دانلود کنید فروشگاه خانه اخوان